باز می خرد تا بر همسايگانش تاثير بگذارد (تاييد اجتماعی). چه محرک رفتار مخاطب هدف مثبت باشد چه منفی، مهم اين است که تبليغات با محرک های مربوطه همخوانی داشته باشد. و همانطور که ديده ايم، يک روش مهم در حصول اطمينان از آن استفاده از تمرکز مزيت صحيح در اجرای خلاقانه است. با تشخيص اهميت درگيری و انگيزش در توسعه موثر استراتژی ارتباطات تلقی برند، اين دو جنبه در تعريف هر يک از بخش های چهاربخشی جدول روسيتر-پرسی (1997) بکار گرفته شده اند. اين جدول در اصل ساختاری را برای تشخيص تاکتيک های خلاقانه مناسب جهت استفاده در تاثيرگذاری بر تلقی برند مثبت از طريق تبليغات و ديگر ارتباطات بازاريابی در کنار تاکتيک های خلاقانه مناسب آگاهی برند ارائه می دهد. می توان آنها را چهار بخش اصلی استراتژی تلقی برند تصور نمود که لازم است برای هر يک از آنها يک استراتژی تلقی برند مناسب در نظر گرفته شود. اهميت آن در اين است که بايد هر دوی استراتژی های آگاهی برند و تلقی برند در تمام تبليغات در کنار يکديگر مورد توجه قرار بگيرند.ما تا اينجا در باره تفاوت های عمده بين تاکتيک های خلاقانه مورد نياز جهت آگاهی برند بازشناسی در مقابل نخواهد گرفت. فرض کنید به مناسبتی ویژه قصد دارید چند نفر از اقوام خود را به ناهار دعوت کنید و در خصوص انتخاب رستوران در حال تصمیم گیری هستید، از طرفی تبلیغ رستورانی جدید التاسیس به گوشتان رسیده است.تصور کنید زمانی که این موضوع را با دوستان خود مطرح می کنید ناگهان یکی از آنها با ناراحتی فراوان تجربه تلخی که از کیفیت غذا و یا سرویس دهی نامناسب آنجا داشته را برای شما بازگو می کند.آیا بعد از شنیدن این موضوع ،باز هم می توانید با خیال آسوده آن رستوران را برای مراسم مهم خود انتخاب کنید؟حتی اگر همان روز در تلویزیون تبلیغش را دیده باشید و یا بیلبوردهای بزرگی در تصرفش باشد!؟بدیهی است شنیدن چنین داستانهایی ما را برای انتخاب مردد می سازد. با توجه به این که ترس از ضرر کردن عامل بسیار مهمی در فرایند تصمیم گیری مشتری است بنابراین یک تبلیغ منفی ،آن هم از نوع دهان به دهان، برای کسب و کار شما بسیار خطرناک است .به ویژه در دنیای امروز که از طریق اینترنت، اخبار به سرعت منتقل می شوند.زیرا تخم بی اعتمادی از همان ابتدا در ذهن مشتری کاشته می شود.جالب اینجاست که در صد بالایی از مشتریان ناراضی شما(گاهی تا طرفداران Adsense را به خود جلب كند و هم برای مخالفان جذاب و جالب توجه باشد. اگر كسی بخواهد این سرویس را بخرد و برای همین منظور در اینترنت جستجو كند، با خواندن عقاید و بازخوردهای اینچنین، هرگز این كار را نخواهد كرد.بازاریابان و مجریان تبلیغات هم چندان از این كار استقبال نمی كنند و میل ندارند كه با استفاده از سرویس Adsense و آگهی ها و متون تبلیغاتی در محتوای وب سایت، بازاریابی كنند. آنها این روش را وقت گیر و پردردسر می دانند. در واقع زمانی این مجرای تبلیغاتی خوب عمل خواهد كرد كه وب سایت های مجموعه حاضر، به مطلب و مقوله مورد نظر مرتبط باشند و مهمتر از همه این كه همچنان بتوانند در اینترنت حضور فعال داشته، بازدیدكنندگان را جذب نمایند. چك كردن و بررسی محتوای آنها و آگاهی از مرتبط بودن آنان با هدف مورد نظر كار دشواریست و زمان زیادی لازم دارد. به این ترتیب معلوم است كه حضور در مجموعه ای متشكل از ۵۰۰ وب سایت و تبلیغات در آنها و برقراری تعاملات دوجانبه، كاری سخت و پرهزینه است. بدتر از همه این كه عده ای از صاحبان این وب سایت ها به ارتقای كیفیت متن وب سایت شان هم توجه ندارند وسعی نمی كنند كلمات دهد که مدیران کسب و کارهای کوچک معمولاً می پندارندکه چیزی برای گفتن، موضوعی برای نوشتن و ایده ای برای مطرح کردن ندارند. برای حل این مشکل، به ترفندهای مناسبی در بند دوم و نهم اشاره کردم. با این حال یکی از بهترین روش الهام گرفتن، این است که ببینید رقبای شما و همکاران شما در صنعتی که فعالیت می کنید، درباره چه موضوعاتی مطلب می نویسند. وبلاگ های خوب و پرخواننده ای را که با کار و صنعت شما قرابت دارد بخوانید. سپس بکوشید با قلم خودتان و بر اساس ایده ها و اطلاعاتی که دارید، در مورد همان موضوعات، مقالاتی بهتر و حرفه ای تر نگارش کنید. من نمی گویم شما همه چیز را از آنها کپی کنید، بلکه منظورم این است که از کارها و تولیدات آنها الهام بگیرید. البته این پدیده، امر کاملاً رایج است. هر کسی از آنچه که می بیند (و می خواند)، می تواند الهام و خط بگیرد. به نظر می رسد بخشی از عملکرد جهان بر همین مبنا استوار است. همین مقاله ای که اکنون مشغول خواندن آن هستید، نمونه ای عالی از این مورد است: من با مشاهده سخنان کارشناسان در سایت های مختلف و گلچین کردن آنها، و نیز افزودن مطالبی از نزد خودم، سعی کردم مطلب خوبی
تبلیغ در گوگل به شیوه نوین[ سه شنبه 17 آذر 1394 ] [ 17:04 ] [ Trina ]