شنیده ام! اما تا حالا شنیده اید که فردی به دلیل نداشتن حرف جالب در مهمانی شرکت نکند!!!وقتی به جلسه و اجتماعی میروید که از شبکه بزرگی درست شده است، طبیعی است که لباس منظمی بپوشید و دقت کنید که کفشهایتان با لباستان به هم بخورند و جور دربیاید. پیراهن و کت و شلوار شما هم باید به شکلی با هم هماهنگ باشند.اما آیا بهترین چیزتان را فراموش نکردهاید؟ آیا فکر کردهاید که چه باید بگویید و چگونه حرف بزنید که تصویر بهتری از خود را به نمایش بگذارید؟ آیا هر چه را به ذهنتان میرسد بازگو می کنید؟ یکی از کارهایی که میتوانید بکنید این است که قبل از ترک منزل به برنامه اخبار گوش بدهید. در این لحظه در دنیا چه اتفاقی افتاده است؟ باید بدون توجه به جمعیتی که قرار است به آنها بپیوندید، حرفی برای گفتن داشته باشید. 4- اطلاع از آخرین اخبار!آخرین کاری که بعد از پوشیدن لباس و قبل از ترک خانه باید بکنید این است که رادیو یا تلویزیون را روشن کنید و به خبرهای آن گوش بدهید. یا روزنامه صبح را ورق بزنید و از خبرهایش آگاه شوید. هر اتفاقی که امروز افتاده جالب است. صحبت کردن مانند شخص مهم؟وقتی دو ببر در جنگل کنار هم نخواهید بود با پنهان کاری و تزویر، خودتان را متمایز کنید. مصرف کنندگان شکاک هستند. آنها اینگونه فکر میکنند: که آقای تبلیغاتچی راست میگویی، ثابت کن! شما باید بتوانید بحث خود را ثابت نموده و آن را مورد حمایت قرار دهید. نه اینکه کاملاً در محضر دادگاه حاضر شده باشید، بیشتر شبیه این است که در دادگاه افکار عمومی حضور پیدا کردهاید. گام چهارم: موارد تفاوت خود را به دیگران اطلاع دهیدهمانگونه که نمیتوان نور را در زیر یک سبد نگه داشت، موارد تفاوت یک فراورده را نیز نمیتوان مخفی نگه داشت.اگر یک فراورده متمایز ساختهاید، دنیا به صورت خودکار به سراغ شما نخواهد آمد. فراوردههای برتر لزوماً برنده نمیشوند، بلکه این برداشتها و تلقیهای برتر هستند که برنده میشوند. اگر به نوعی به حقیقت کمک نشود، هیچگاه آشکار نخواهد شد. جنبههای مختلف ارتباطات شما باید منعکس کنندهی تفاوتهایتان باشد. حرف آخراطلاع رسانی در مورد تمایز شما نباید به افراط کشیده شود. یک ایده متمایزکنندهی واقعی در حقیقت یک ابزار انگیزشی واقعی هم هست.انگیزهی واقعی با سلاحی به نام ایده متمایز کننده آغاز میشود. آنگاه شما مذاکره کننده خوبی نیستید و یا مشتری محصول شما را نخواهد خرید ، مشتری هم با نظر شما موافق خواهد بود. اما اگر باور داشته باشید که بهترین محصول بازار را در اختیار دارید و مشتری در هیچ جای دیگر نمیتواند این محصول را پیدا کند ، این احساسات مثبت به خریدار احتمالی منتقل خواهد شد.انرژی مثبت باعث فروش میشود. اثبات کردن اینکه محصول شما مفید است فروش شما را به شدت بالا خواهد برد.فرق نمیکند چه محصولات یا خدماتی را بفروشید.توصیهنامههایی از مشتریان راضی کنونی تهیه کنید.در وبسایت، نامهها، بروشورها و تبلیغات تعریفهای آنها را به نمایش بگذارید. این توصیه نامهها میتوانند در قالب متن، تصویر، صوت یا ویدیو باشند.توصیه نامههای تصویری و ویدیویی بسیار قدرتمند هستند.اشاره به آمارها نیز راه خوبی برای اثبات محصولاتتان است ، بنابراین در میان توصیه نامههای مشتریان راضی ، آمار را نیز دخیل کنید.استراتژی فروش با ارزش دیگر، «فروش پول با تخفیف» است. در این استراتژی شما نشان میدهید که خرید محصول یک سرمایه گذاری است که با گذشت زمان سود آن بیشتر از هزینهی خرید آن خواهد بود و در واقع خرید آن برای مشتری بخواهد به بازار پاک کننده های خانگی توسعه يابد. با توجه به دارايی برند قدرتمند ميکروب زدايی، به آسانی ممکن است به گروه پاک کننده های حمام و آشپزخانه انتقال يابد. از طرفی، يک برند پاک کننده حمام و آشپزخانه با همان تصوير قدرتمند در از بين بردن ميکروب های حمام و آشپزخانه ممکن است برای انتقال به بازار صابون های دست و صورت از تناسب خوبی برخوردار نباشد. اگر توسعهصابون-به-پاک کننده-خانگی امکان پذير است چرا توسعه پاک کننده-خانگی-به-صابون ممکن نباشد؟ درحاليکه مزيت کليدی در هر دو يکسان است، به خوبی ممکن است يک مشکل ادراکی در انتقال دارايی ميکروب-زدايی يک محصول که برای سطوح سخت حمام و آشپزخانه بکار برده می شود به صابونی که برای صورت شما استفاده می گردد وجود داشته باشد. مصرف کنندگان بايد بپذيرند که يک انتقال دارايی منطقی است در غير اينصورت بسط برند با شکست مواجه می گردد. چنانچه دليل استراتژيک خوبی برای بسط يا قبض برند وجود داشته و انبساط پيشنهادی از نقطه نظر تصوير و دارايی برند ‘تناسب’ داشته باشد، تنها چيزی که باقی می ماند اين است که آيا به يک سود دراز مدت برای شرکت منجر می گردد يا نه؟ابرکرومبای
برند های مهم دنیا[ دوشنبه 22 تير 1394 ] [ 22:10 ] [ Trina ]